اگه یکی بهم گفت دوست دارم بغلش میکنم نازش میکنم سرشو میزارم روی شونه هام آروم در گوشش میگم ... بسه دیگه پاشو خیلی خندیدیم اون مدرسه ای که تو توش درس خوندی من مدیرش بودم...!!!
روشنک
یکشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1391 ساعت 12:03 ق.ظ
خدایا ... کودکان گل فروش را میبینی ... مردانه خانه بدوش را میبینی ... مادران سیاه پوش را میبینی ... کاسبان دین فروش را میبینی ... محرابه فرش پوش را میبینی ... پدران کلیه فروش را میبینی ... زبانه عشق فروش را میبینی ... انسان آدم فروش را چی؟ همه را میبینی ... می خواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم،دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد ...
منم ماون بودم
قشنگ بودعزیزم مخصوصااون متفرم اززنهاحالم ازهمچین زنایی بهم میخوره دوست دارم عشقم
فدات بشم عزیزم
ای بابا دختر جون به لب شدم ..چقد سخت بودا
میـــــــ ـان دِلتَنگــــــی هایَــــــم باشــ ـــــــ تا فَراموشَـــ ـــت نَکُــــــنَم ...
تا بــــه یاد داشـــ ـــته باشَمَـــــت ...
تا بویَـــ ــــت را حِــس کُنَـــــــم ...
تا بِــــــ ـدانَــــم که هَستـ ـــــی ...
تَـــــــ ـمامِ دُنیـــ ــــام قَلبَــــمه ...
دنیـــ ــــام باشــــ ـــه واسه تــ ـــــــو ...
تا بِدانــــ ـــی میانِ ثانیــــ ـــه هایِ دِلتَنگیـــــهامـــ تــــــو وجــــــ ــــود داریــــ ـــ..............
خدایا ...
کودکان گل فروش را میبینی ...
مردانه خانه بدوش را میبینی ...
مادران سیاه پوش را میبینی ...
کاسبان دین فروش را میبینی ...
محرابه فرش پوش را میبینی ...
پدران کلیه فروش را میبینی ...
زبانه عشق فروش را میبینی ...
انسان آدم فروش را چی؟
همه را میبینی ...
می خواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم،دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد ...
سلام عزیزم ......روشنک از خدا میخوام به هر چی میحوای برسی ...هر چی که به صلاحته ...این خیلی مهمه ...دوست دارم
عشق کنار هم ایستادن زیر باران نیست...!!!
عشق این است که یکی برای دیگری چتر شود
و دیگری هرگز نفهمد چرا خیس نشد
دلـَم میـخواهَد زِندگی ام را
مـوقتـاً بــِدم دَســت یکـی دیگـه
بـهش بــِگم تـوبازی کــُن
تآ مـَن بَرگردَم نـَسوزیا ..
اپم عزیزم
سلام اجی روشی جون خوبی عزیزم ببخش دیربهت سرمیزنم به خداخیلی درگیرم این روزابرام دعاکن
روشنک جونم خوبی ....اون بالا نتونستم بذارم ...اینجا کامنت گذاشتم